منتخب واقعی کیست؟

ساخت وبلاگ
برگرفته از وبلاگ فارس جنوبی:

ایام متمادیست که در همه اطراف و اکناف، صحبت از منتخب واقعی مردم است. مناطقی که دیرزمانیست رنگ و بوی پیشرفت و تعالی را به چشم ندیده اند، سالهای سال است که سخن از تعصبات شهری در میان مردم است. سالهای سال است که به پای یک شهر سوخته اند و ساخته اند. اما تاکی باید قربانی این تنگ نظری ها باشیم.

اقلیت لار گرچه در زمان بهره وری و سود، سنگ کل لارستان را به سینه می زنند؛ اما وقتی پای منافع به میان می آید، فقط به فکر شهر زادگاه خویش هستند. البته کسانی در خود شهر لار نیز دیدگاهشان کل نگر است. سوی سخن با این عده نیست بلکه با کسانی است که از تنگ نظری ایشان، تمامی مردم این خطه، لطمه دیده اند.نباید اکثریت دنباله رو این اقلیت شوند.

اما ایا نماینده فعلی برگزیه تمام مردم این دیار هست؟ آیا با سیاست های منفی که برای به کرسی نشاندن این فرد به کار برده شد، می توان از ایشان انتظار وحدت داشت. جواب این سوال را چهار سال بعد می توان داد. اما ان چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. ولی برای آگاه سازی مردم ذکر برخی موارد، ضروری است چراکه اگر حق مطلب ادا نشود آیندگان ما را لعنت و نفرین می کنند.

آیا تقلب و تخلف در انتخابات، فقط در روز انتخابات صورت می پذیرد؟ بی شک اینچنین نیست.

روزهای قبل انتخابات، برنامه این اقلیت، تهدید برخی افراد در شهرهای غیر لار، تخریب چهره برخی از نامزدها، شایعه پراکنی و تفرقه در بین مردم، استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه و تخریب یک چهره خاص، اجماعی که گاهی با زور و قدرت رقیب را کنار گذاشته و دخالت در پیمان کاندیداهای مناطق باهم، مهره چینی افراد وابسته به خود در صندوق های رای گیری و دهها موارد دیگر که در این مختصر نمی گنجد.

برخی افراد میگفتند که مشکل اینجاست که اقلیتی می خواستند که فلانی به مجلس برود اگر 100 هزار رای هم می آورد رقیبش با ده هزار اختلاف پیروز میشد. علت این حرف و حدیث ها چیست. تمامی مسئولین لار دست در دست هم گذاشتند تا فرد برآمده از اجماع ننگین نماینده شود. چرا؟ چون رگ و ریشه اش لاری است؛ ایا این تنگ نظری نیست؛ آیا این زیرپا گذاشتن دموکراسی و نفی شایسته سالاری نیست.

در روز رای گیری در لار و شهرهای اطراف، هیچ یک از نماینده های کاندیداها، جق نظارت دقیق بر کار ستاد پای صندوق نداشتند. بر حسب اطلاعات رسیده، بیشترین کارشکنی از طرف نماینده فرمانداری صورت میپذیرفته است. نماینده نامزدها حق ایستادن در نزدیک میز رای گیری نداشته اند و از نظارت ایشان جلوگیری میشده است. اگر قرار به تخلف نیست چرا از نظارت ایشان جلوگیری شده، در کتابچه انتخابات ذکر شده که شناسنامه باید مهر بخورد، افراد زیر 18 سال و متوفی نباید رای دهند و سایر مواردی که جلوگیری از وقوع آن ملزوم به نظارت دقیق افراد ناظر است. وقتی از تماس نزدیک نماینده های کاندید با افراد سر صندوق ممانعت میشود چطور خواهند توانست که از این تخلفات جلوگیری کنند. تمامی نماینده های کاندیدهای رقیب لار در روز رای گیری با این کار مخالفت خود را اظهار نموده اند و با خواسته انها مخالفت شده است. تا جایی که برخی، این نماینده ها را از حوزه رای گیری بیرون کرده اند و عده ای ایشان را تهدید نموده اند. موارد بسیاری از عدم درج مهر در شناسنامه، چندین بار با یک شناسنامه رای دادن، رای دادن افراد زیر 18 سال، و مواردی اینچنینی، توسط اکثر نمایندگان نامزدها در شهر لار گزارش شده است. چیزی که همه متفق القول هستند این است که این موارد در بعد از ساعت 19 به وقوع پیوسته، زمانی که گزارشاتی از آرای بالای زندوی رسیده است. دستور به این تخلفات، پس از جلسه ای که در یکی از حسینه های شهر لار برگزار شده، اتخاذ شده است.

این موارد صرفا اتهام نیست، بلکه واقعیاتی است که صورت پذیرفته است. مشخص نیست که آیا اعتراضات مردم بیرم راه به جایی می برد یا نه. بر اساس گزارشات ارسالی از بیرم، تمامی مردم بیرم شعارهای بسیاری علیه برخی در لار داده اند. تمامی مردم خواهان جدایی از لار و الحاق به یکی از شهرستان های همجوار هستند. گرچه کاندیدا و مردم بیرم، نباید احساس سرخوردگی و شکستگی کنند چراکه آنها 40 هزار رای، با این همه تخریب و تهدید در تمامی خطه جنوب فارس، به دست آورده اند؛ آرایی که به تنهایی از آراء نماینده شهر لامرد، کوار، فیروزآباد و حتی از آراء برخی از نماینده های شهر تهران بیشتر است. در مطلبی که با عنوان «لار اسم بزرگی بود» در این وبلاگ اشاره شد که حتی در صورت پیروزی کاندید لار، بزرگی لار از بین رفته است چراکه تنگ نظری ها در قبل از رای گیری بسیار بیشتر از این مطالبی است که در این نوشتار ذکر شده است.

 

همانطور که آقای جعفری در وبلاگ شاید http://hasan1369.blogfa.com/ نیز اشاره کرده است اکثریت مناطق به آقای جعفرپور رای نداده اند و این را به نقایص دموکراسی مربوط می داند. «در این انتخابات 59 درصد مردم لارستان، خنج و گراش به جعفرپور رای ندادند. در شهرستان گراش، تنها 10 درصد مردم به جعفرپور رای دادند و در شهرستان خنج با وضعیتی مشابه چیزی حدود 15 درصد به جعفرپور رای داده‌اند. در بخش بیرم تمامی به زندوی رای داده‌اند، جعفرپور از صحرای باغ آرای قابل توجه‌ای نداشته و  از بخش‌ جویم چیزی حدود تنها یک چهارم آرا را نصیب خود کرده است. برگ برنده‌ی جعفرپور در این انتخابات آرای جمعیت شهر لار و بخش مرکزی بوده استبا وجود این آمار می‌توان پی برد که شهرستان‌ها و برخی‌ از بخش‌های لارستان هنوز دل‌خوشی از لار ندارند.»

این مطالب را برای تحریک اذهان عمومی ذکر نکرده ام و هیچوقت این فکر را در ذهن خود پرورش نمی دهم، اینها را به نماینده فعلی لارستان می گویم که هفتاد درصد رای خود را در شهر لار آورده و می توان گفت در شهرهای دیگر اقبال چندانی نداشته است. اما بالاخره نماینده کل این مناطق است. به هیچ وجه از نحوه رای آورده ایشان راضی و خشنود نیستیم چرا که دستهایی در کار بود که آراء ایشان را تا اندازه ای ناپاک کرده است، اما فارغ از این قضایا همه می دانند که تنگ نظری های بسیاری افراد که پشت ایشان را گرفته اند دارند. ایشان نباید دنباله رو این افراد قلیل باشد، حرفهایی که این مدت ایشان از وحدت میزدند، چهار سال دیگر به ثمر مینشیند. اینکه چقدر از این حرفها به ثمر مینشیند زمان همه چیز را مشخص می کند.

نماینده های پیشین در این حوزه انتخابیه، به هیچ وجه سابقه درخشانی در قبال مناطق غیر از خود نداشته اند. همه آنها پس از سپری شدن دوران نمایندگی، خانه نشین شده اند و این نشان می دهد که نه تنها برای مردم دیگر مناطق کاری نکرده اند حتی برای خود نیز نتوانسته اند کار مثمرثمری انجام دهند. برخی از نامزدهای این دوره و دوره های پیشین لار وقتی صحبت از تنگ نظری می شود بیان می کنند که پس چطور خنج در زمان یک نماینده لاری شهرستان شد. این پاسخی به تنگ نظری نیست. خنج در دوران اصلاحات شهرستان شد و اصلاحات بهای بسیاری به اقلیت های دینی در کشور می دادند به همین دلیل، خنج به شهرستانی رسید. گرچه نمی توان حق آقای کشفی را در این قضیه پایمال کرد اما نمیتوان همه آن را نیز به پای کشفی نوشت.

تنگ نظری های پیشین و فعلی بر هیچ یک از مناطق پوشیده نیست؛ وظیفه نماینده آینده این مناطق نیز این است که به همه مناطق به یک چشم بنگرد؛ انجام این کار نیز منتی نیست که بر سر مردم منطقه بگذارد. در غیر اینصورت لار ستیزی در مناطق بیشتر می شود. حال اینکه آقای جعفرپور چه تصمیمی اتخاذ می کند گذر زمان همه حقایق را روشن می کند.

اما باید این را نیز بگوییم که آقای جعفرپور، ما اجماع شما را قبول نداشتیم، روند رای گیری در روز انتخابات در شهر لار را قبول نداشتیم، تهدیداتی که توسط برخی از افراد صورت پذیرفته را قبول نداریم؛ اما از این به بعد، نماینده همه هستید و باید پذیرای انتقادات همه ما باشید و با جان و دل برای مشکلات منطقه تلاش نمایید، شما باید مشکلات ما را  به گوش مسئولین برسانید و در صدد حل آنها گام بردارید.

و من الله توفیق

گراش فردا...
ما را در سایت گراش فردا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gerash-farda بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 22 آبان 1402 ساعت: 14:27